نخود بانو

بخندین لطفا

نخود بانو

بخندین لطفا

نخود بانو
آخرین مطالب
نویسندگان
۲۹
تیر ۹۴
آقایون داداشا
 خانما خواهرا
حالا ک فاطمه خاطره میگه منم میگم ولی خاطره هاییه فاطمه رو میگم ک آبرو اون بره(همینی ک هست)
آقا راهنمایی ما یه معلمی داشتیم این از اول تا آخر زنگ درس میداد اکیپ ما هم ک شیطووووووووووووون یه چی اونور تر زنگ تفریح بود زنگ بعد ما با همین خانم بدعنق کار داشتیم(میدونین چی درس میداد؟آمادگی دفاعی هعییی)
من پیشنهاد دادم یکم ازیتش کنیم و یکی از بچه ها گفت مثلا چیکار کنیم چون همیشه فاطمه عقل کل بود همه زل زدیم بهش اونم گفت هرکاری من کردم شما هم سر کلاس بکنید حله (بچه هایه اکیپ ما 13 نفری بودن ک 10 نفرش مال ی کلاس بود اون سه نفر رو هم بخاطر اکیپ 5 نفره پارسال ازمون جدا کردن)همه قبول کردیم رفتیم سر کلاس(کلاس 30 نفره بود) قرار رو با بچه هایه پاییه هماهنگ کردیم وفاطمه جاشو با یکی از میز اولی ها عوض کرد(دوردیف آخر جایی بود ک همیشه مال ما ده نفر بود)خلاصه دردسرتون ندم این معلمه اومد و ما هرکاری فاطمه کرد کردیم خودکار اناخت خودکار انداختیم کلید تکون داد کلید تکون دادیم  یه ده دقیقه به زنگ مونده بود معلممونم عصبی بود یهو دیدیم پاشد وایساد با قر شلوارشو کشید بالا ما هم پاشدیم همینکار رو کردیم یهو دیدیم با چشایه گرد شده زل زده به ما بعد بلند گفت گفتم هرکاری کردم ولی نه دیگه اینکار حالا معلم هیچی خودتون خجالت نکشیدین؟
 جاتون خالی یه منفی انضباطی گرفتیم اونسرش ناپیدا هعییییی

نظرات  (۲)

خخخخخخ
من دیگه حرفی ندارم
خخخخخ...
کارتون عالی بود.خوشم اومد...
این دبیرای دفاعی خیلی بد عنقن خداییش
پاسخ:
فاطمه: قابل شما رو نداشت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">