نخود بانو

بخندین لطفا

نخود بانو

بخندین لطفا

نخود بانو
آخرین مطالب
نویسندگان

۱۲۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۰۷
مرداد ۹۴

یه پست عاشقانه جدید دارم خعلیییییییییییییییی عاشقانه تر از قبلیه

با این میتونین تیریپ ازدواج بردارین

 

 

 

 

 

 

 

 

همیشه از این می ترسم که نکند جفت من با دیگری جفت شود و سهم من فقط جفتک باشد !

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۸
فاطمه
۰۶
مرداد ۹۴

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۰۰
فاطمه
۰۶
مرداد ۹۴

برایه اولین بار تونستم یه متن عاشقانه بنویسم

از این عاشقانه تر نداریم اصن

اصن با این برین مخ زنی

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

من یه سگ درون دارم که پاچه همه را میگیره نمیدونم چرا به تو که میرسه خر میشه :|

دیدین تونستم اصن اشک تو چشام حلقه زد من دیگه نمیتونم ادامه بدم واییی

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۸
فاطمه
۰۶
مرداد ۹۴

آقا این گزینه نظامی رو بذارید اونور چایی روش نریزه..!!

 

 

 

 

 

 

 

 

-آبدارچی کاخ سفید(هرروز)
 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۶
فاطمه
۰۶
مرداد ۹۴

کـی تـو رو قـشنـگـت کـرده ، مـست و مـلـنـگـت کـرده ؟
.
.
.
مـدرسـان شـریـف

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۲۳
فاطمه
۰۶
مرداد ۹۴

فقط 2 چیز توی دنیا هست که باید نگرانش باشی:
این که ببینی سالمی یا مریضی، اگه سالمی که نگرانی نداره، اگه مریضی 2 چیز هست که باید نگرانش باشی:
این که میمیری یا زنده میمونی. اگه زنده میمونی که نگرانی نداره، اگه میمیری 2 چیز هست که باید نگرانش باشی:
این که میری بهشت یا جهنم. اگه میری بهشت که نگرانی نداره، اگه میری جهنم.....


اونجا اونقدر اشنا میبینی که اصلا جای نگرانی نیست
پس هیچ چیز ارزش نگرانی نداره.....شاد باش

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۳:۰۶
فاطمه
۰۶
مرداد ۹۴

میدونید چرا به آقایون میگن: "مذکر" ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چون همه چیزو باید مدام بهشون
تذکر بدی
تا اکتشافات بعدی، خدا یار و نگهدارتان باد

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۲۱
فاطمه
۰۵
مرداد ۹۴

 

 
-حنانه رو میشناسی خواهر فاطمه دختر خاله نوری که میشه زن پدر شوهر مریم دختر نسرین خواهر محمد پسر اشرف همسایه سپیده دختر منیره !!

+نه نمیشناسمس

-ای بابا حنانه که دیدیمش تو عروسی ندا دختر محمد که باباش میشه دایی منیره و خواهرش پسر عمشونو گرفته مادربزرگش و مادربزرگ سارا دختر کلثوم میشن دختر خاله

+اهاااا چش شده ؟؟

-لاغر شده

+وااا مگه چاق بود؟؟

 

و این داستان ادامه دارد...

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۷
فاطمه
۰۵
مرداد ۹۴

من فقط یه بار تو عمرم قرعه کشی برنده شدم
.
.
.
.
.
.
.
.
اونم تو دوم دبستان بود معلم میخواست درس بپرسه قرعه به اسم من در اومد

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۹
فاطمه
۰۵
مرداد ۹۴

بَچّہ : بابا؟
بابا : جانَم؟
بَچّہ : اولین جُملہ اے کِ بِ مامان گُفتے چے بود؟

 

 

 

 


بابا : لایکے بِلایک آبجے :|

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۵
فاطمه