نخود بانو

بخندین لطفا

نخود بانو

بخندین لطفا

نخود بانو
آخرین مطالب
نویسندگان
۰۱
مرداد ۹۴

من یه مدت قراره از دست فاطمه در برم(با هم رفتیم بیرون این الآن اعصاب نداره هاپوعه )

خلاصه گفتم ک بگم من روزی یه پست میذارم در میرم ناراحت نباشینا 

یعنی مدیونین فک کنین آبروشو جلو جمع بردم

 

فاطمه: من ک کاریت ندارم بیا سر کار و زندگیت یه جوری میگه انگار تاحالا چیکارش کردم بیا کاریت ندارم

نظرات  (۳)

خخخخ
باز چیکار کردی آرامیس که فاطمه هاپو شده؟!
پاسخ:
آرامیس هیچی بابا این هی الکی پاچه منه بدبختو میگیره یه خاطره تعریف کردم البته یکم خاطرش بد بود یعنی میدونی چیزه بیخیال
خخخخخ...
پاسخ:
آرامیس : نخند بابا جونم در خطره خوب میخواست وقتی ده سالش بود اونجوری جلو دوربین روشن نرقصه ک من دیشب نشون جمع بدم خوبه حالا همه دختر بودن
وااااااااااااااااااااای آرامیس تو چیکار کردی؟!
من حقو به فاطی میدم...
تو فقط برو تا دستش بهت نرسه...
پاسخ:
آرامیس: به من چه میخواست نرقصه حالا خوبه به باباش اینا نشون ندادم فقط خودمون بودیم مثل من سنگین باشه کسی کاریش نداره ک
خخخخخخخخـ اصن یاد دیشب میافتم دلم میخواد از خنده منفجر شم قرمز شده بود طوری ک هیچ کدوم از بچه ها جرئت نکردن بخندن(کلا جذبه یه زیادی بین ما داره عصبی ام ک میشه اصن نابودمون میکنه یعنی واقعا شلوار لازم میشی)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">