۱۳
بهمن ۹۴
میخوام بگم هی و...
من میگم هی و چنتا نقطه میذارم ک خودتون پرش کنید...
میدونم تو دل همه ی ادما
ی دردایی هس
ک ن قلمی برای نوشتنش هس
ن زبونی برای بیانش...
بعضی از دردا هستن ک فقط باید از نگاه بخونیش...
بعضی دردا
انقد دردناکه
ک نصفه شب مثل ی مار نیشی ب گلوت میزنه
ک بغضی رو ک ماه ها جلوی ترکیدنشو گرفتی،آزاد میکنه...
این دردارو نباید گف...
اخه اولش همه هواتو دارن اما اخرش بهت میخندن...
میگن این راهی ک رفتی تهش خوردی ب جاده خاکی...
اما حرفی با اونایی ک فک میکنن رفتیم جاده خاکی ندارم....
حرفم با اوناییه ک باعث شدن ما بریم جاده خاکی...
ببین گلم گرده زمین هرکاری کنی می بینیم همو حتی اگ جر بزنی...
پس هواستو خوب جم کن چون همون ادمایی ک رفتن جاده خاکی
می تونن ادمایی رو با خودشون ببرن جاده خاکی...
۹۴/۱۱/۱۳