دو دنیا یه متفاوت ،دو زندگی متفاوت در یک شهر، در یک کشور و میدانی دختر جان
دنیای من با دنیای تو کلا فرق داره
تو با پولات رژو ریمل میخری من پاستیل و شکلات
واسه تو مهمه که تو خیابون همه بهت نگاه کنن ولی مامان من یادم داده
همین که خدا دوسم داشته باشه کافیه
میدونی عزیزم تو کفش پاشنه بلند می پوشی اونم از نوع ده سانتی ولی من عاشق کفشای اسپورتم
تو قلبت مسافر خونه ست و هر روز عاشق یکی میشی ولی تنها عشق زندگی من پدرمه
تو عاشق اینی که عشقت بهت بگه دوست دارم ولی من
یه بار دخترم گفتن بابامو با دنیا عوض نمی کنم
تو با آدمای غریبه حرف میزنی من با مامانم
تو حافظه ی گوشیت پره از شماره... ولی تنها پسری که شمارش تو گوشیمه داداشمه
ببین فکر نکن من فقط لباسای تیره می پوشما نه بیا خونمون ببین هر رنگی لباس می پوشم
اصلا عین رنگین کمون ولی بیرون خونه = حسابش جداست
تو عاشق حرف زدن با عشقتی من عاشق باز کردن در واسه بابایی و خوشحال کردنش
آره حالا دیدی دنیامون چقدر متفاوته ؟
تو میخوای واسه همه باشی باش ولی من ترجیح میدم عزیز دل مامان و بابام باشم