۲۴
مرداد ۹۴
صبح تو تاکسی یکی لباس چارخونه قرمز پوشیده بود پیاده که شد در رو محکم بست
.
.
.
.
.
راننده سرشو اورد بیرون گفت:
مرتیکه رومیزی 😐
صبح تو تاکسی یکی لباس چارخونه قرمز پوشیده بود پیاده که شد در رو محکم بست
.
.
.
.
.
راننده سرشو اورد بیرون گفت:
مرتیکه رومیزی 😐