غضنفر(ع)

یه روز غضنفر

.

.

.

.

در کعبه متولد میشه

 

یه روز  غضنفر(ع)دختر  پیامبر رحمت و مهربانی هارو به همسری انتخاب میکنه

 

یه شب غضنفر(ع) تو رختخواب پیامبر اکرم (ص) می خوابه و نقشه دشمنان اسلام را نابود میکنه

 

یه روز غضنفر(ع) درقلعه خیبر را از جا میکنه

 

یه روز  غضنفر(ع) در رکوع بخشش میکنه 

 

یه روز غضنفر(ع) افطار سه شبانه روزش رو به فقیر میده و با آب افطار می کنه

 

یه روز غضنفر(ع) در محراب مسجد شهید میشه

.

‌.

بله غضنفر لقب مظلوم ترین و بزرگ مرد تاریخ بشریت و اسلام

 

 

آنقدر مظلوم که حتی وقتی خبر شهادتش در مسجد پخش شد می گفتند مگر علی (ع) هم نماز می‌خواند؟!

 

 آنقدر مظلوم که ما شیعه ها هم با این لقب جوک میسازیم 

وای برما

 

اگر جکی به دستمون رسید و خوشمون اومد و خواستیم پخش کنیم لفظشو عوض کنیم 

بذاریم یکی، یه نفر ؛ یه وهابی و...

یم یکی، یه نفر ....

 

 

هنوز دیر نشده 

 

هر کس دوست داره اسم مبارک امیرالمؤمنین(ع) از فرهنگ طنزپردازی حذف بشه این پست را منتشر کنه

 کش رفتم از--->  www.jokestan.blog.ir (اجازه گرفتماااا)   

معذرت دوستان

من معذرت میخوام از کسایی ک تو ادامه این پست هستن

خیلی شرمنده ام که بعضی ها شعور ندارن

خیلی خیلی شرمنده ام

جوابش بسته به زندگیمه

تاجالا شده کسی رو ناراحت کنین؟

یعنی ناخواسته کاری کنین که اعتماد کسی ازتون برداشته بشه؟

تاحالا شده بخوایین ثواب کنین کباب بشین؟

اگه شده

اگه میدونین چه حسیه

بگین بعدش چیکار کردین

چجوری طرف مقابل بخشیدتون چطوری اعتمادشو برگردونم

---------------------------------------------

پ.ن: چند روز پیش یه دیوونه بازی در آوردم وبهترین آدمی که تو زندگیم وجود داره داداشی که زندگیمه رو رنجوندم اعتمادشو از دست دادم و این خیلی داره ازیتم میکنه روم نمیشه معذرت خواهی کنم آخه برداشت خیلی بدی بود و زود قضاوت کردم این باعث شده حالم بد باشه الآن نه راه پس دارم نه پیش هم قضاوت بدی کردم هم کاری کردم که خیلی ناراحت شده هر دو با هم باعث شده اعتمادشو از دست بدم کاش میتونستم بهش بگم بیاد اینجا و معذرت خواهی کنم ازش ولی هووووووووف

خیانت

زن و شوهری از زندگى خسته شدند

و تصمیم گرفتند با هم یک زمان خودکشى کنند.

پس به بالاى بلندترین آپارتمان رفتند

و مرد گفت:من از یک تا سه مى شمارم بعد هر دو همراه هم مى پریم.

زن قبول کرد.

مرد شمرد: ١ ٢ ٣

زن پرید اما مرد از سر جایش تکان نخورد و فقط سقوط کردن زنش را تماشا مى کرد

که یکدفعه زن چترش را باز کرد به سلامتى و آرامى بر زمین نشست.

سؤال این است: خائن ترینشان کدامیک بودند؟ مرد یا زن

---------

پ.ن: حالم داره از دنیایی که توش گیر کردیم به هم میخوره

پ.ن2: حالم از این مثلا آدما به هم میخوره

سلااااااااااااااام

سلام سلام ببخشید بی خبر رفتم

هوررررررررررررررا من برگشتم

البته اومدم که با فاطی اینا برم سفر(که اونجا هم نت نداریم با هم خخخخـ )

با این دختر بیشتر خوش میگذره

حرصش میدم میخندم

راستی راستی دلم براتون تنگ شده بود

اممممممممممم من یه گندی هم زده بودم اینجا که معذرت میخوام اونی که باید بفهمه فکرکنم میفهمه

 لطفا بفهم باشــــــــــــــــــــــــــه؟

میام وبتون توضیح میدم

امممممممممممممممم حرفی موند؟

فعلا چیزی به ذهنم نمیرسه بابای

like؟؟

قالبمو موخوام

بابام اومده بوده وبمو ببینه بهم گفت افسردگی داری؟

گفتم نه

گفت من مردم؟

گفتم دور از جون بابایی

گفت خوب این چه قالبیه دلم گرفت

رسما دهنم بسته شد تاحالا کسی اینجوری تخریبم نکرده بود مگه قالب تیره چشه؟ خوب من رنگایه تیره دوست دارم الآن هم خودش اومده قالبمو عوض کرده گفته حق ندارم بهش دست بزنم هعــــــــــــی

حالا به نظرتون این بهتره یا قبلی؟ یا شاید هم بعدی؟

و ان یکاد

هویژوری یه داستان

ازحاتم پرسیدند: بخشنده ترازخود دیده ای
گفت:آری مردی که دارایی اش تنها دوگوسفند بود
یکی را شب برایم ذبح کرد
ازطعم جگرش تعریف کردم
صبح فرداجگر گوسفند دوم را نیزبرایم
کباب کرد
گفتند:توچه کردی؟
گفت:
پانصدگوسفندبه اوهدیه دادم
گفتند پس توبخشنده تری
گفت:نه.چون او هرچه داشت به من داد،امامن اندکی ازآنچه داشتم به اودادم

 

...

از کسانی ک همینجوری میان و میرن

 

 

 

 

 

 

 

سرفه ، عطسه یا حتی اوهوم هم پذیرفته میشود!!!